Sunday, August 19, 2007

چهارشنبه‌شب با حضور سردار احمدي‌مقدم، سردار رادان و داريوش مهرجويي در اريكه ايرانيان‌؛ سنتوري به نمايش درآمد


<سنتوري> چهارشنبه‌شب در اريكه ايرانيان در يك اكران خصوصي به نمايش درآمد. فيلم جديد مهرجويي كه قرار بود سه‌هفته قبل در گروه سينمايي قدس روي پرده برود بنا به اعلام رسمي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي غيرقابل نمايش اعلام شد تا زمان نمايش عمومي آن نامشخص شود. <سنتوري> چهارشنبه شب براي تعدادي از مسؤولان رده‌بالاي نيروي انتظامي چون سردار احمدي‌مقدم(فرمانده نيروي انتظامي) و سردار رادان(رئيس پليس تهران بزرگ) به نمايش درآمد. دليل اصلي نمايش خصوصي فيلم مهرجويي حمايت ستاد مبارزه با مواد مخدر در توليد <سنتوري> بوده است. داريوش مهرجويي كه به تازگي از انگلستان به ايران بازگشته در نمايش خصوصي فيلمش حضور داشت، ازميان بازيگران فيلم نيز بهرام رادان چهارشنبه‌شب در اريكه ايرانيان حاضر بود. <سنتوري> قرار است آبان ماه امسال در جشنواره فيلم‌هاي موزيكال پراگ به نمايش در بيايد.

Thursday, August 16, 2007

خلاصه ی داستان سنتوری!!!


داشتم یک خبر می خوندم که راجع به جشنواره بود
توی اون مطالب راجع به سنتوری نوشته شده بود و خلاصه ای از این فیلم درآن ذکر شده بود منم تصمیم گرفتم براتون این خلاصه رو با چندعکس در وبلاک بگذارم
به خلاصه ی داستان توجه کنید



علي بلورچي فرزند حاج آقا بلورچي يكي از كسبه قديمي وصاحب نام صنف بلور و شيشه است. حاج آقا بلورچي كه در زمان كودكي و نوجواني سختي هاي زيادي را متحمل شده است تحت تاثير عقده‌هاي آن دوران، پسرانش را آن طوركه خود مي خواهد تربيت مي‌كند. حامد پسر بزرگترحاج آقا از همان دوران مدرسه از درس محروم شده تا نزد پدر پادو باشد در نهايت ادامه دهنده راه او باشد. علي پسر دوم حاج آقا است كه از بچگي با ساز كهنه اي كه متعلق به دايي مرحومش بوده انس گرفته وقصد داشته تحصيلات خود را در رشته موسيقي ادامه دهد اما با مخالفت مادر مواجه شده وبه اجبار در رشته بازرگاني درس مي خواند. علي عصيان زده از شرايط حاكم در خانه درس و خانه پدري را رها كرده و از خانواده جدا مي شود. علي به همراه دوستش "تمايل" يك گروه موسيقي تشكيل مي دهد و با اجرا در جشن ها و مناسبات مختلف گذران زندگي مي كند و به خاطر تبحرش در نواختن سنتور به علي سنتوري معروف مي شود



علي به تدريج در پي معاشرت با دوستان و كارهاي شبانه روزي هر از چند گاهي سراغ مواد مخدر ومشروب مي‌رود ولي اين استفاده تفنني از مواد مخدر به صورت عادت درمي‌آيد. طي مراسمي كه اجراي موسيقي آن با علي سنتوري است دختري به نام هانيه مجذوب هنر علي شده و اين آشنايي به ازدواج آنها منجر مي شود. اين اتفاق‌ها براي مدت كوتاهي به زندگي علي نشاطي تازه مي بخشد و حتي او را تشويق به فعاليت بيشتر مي كند. علي كه حالا زندگي مستقلي تشكيل داده كماكان به مصرف مواد مخدر ادامه مي دهد تا به خيال خود شرايط روحي اش را تقويت كند ولي پس از مدتي به خاطر اوضاع نامناسب مالي و رفتارهاي بي ثبات ناشي از مصرف مواد مخدر بين او وهانيه مشكلات زيادي پديد مي آيد تا اينكه هانيه به تنگ آمده و به قهر از خانه علي مي رود. علي كه به خاطر آلوده شدن به مواد مخدر كمتر امكان كار برايش فراهم مي شود فرصتي مي يابد تا به همراه دوستش تمايل اجراي برنامه موسيقي يك مراسم عروسي را انجام دهد. در اثناي عروسي و اجراي موسيقي ميان خانواده داماد و برخي از اقوام و آشنايان آنها كه اختلاف فاميلي داشتند درگيري شديدي پيش مي‌آيد كه منجر به زد‌ و خورد بين مهمانان مي شود و در اين بين وسايل و آلات موسيقي علي به كلي آسيب ديده و خود وي هم از ناحيه دست به شدت مضروب مي شود. آسيب ديدگي شديد علي و عدم توانايي او در ساز زدن تنها امكان پول درآوردن او را از بين مي برد




صاحب خانه هم عذر او را مي خواهد و علي با مقداري خرت و پرت، آواره وسرگردان شده وبالاخره درگوشه‌اي از يك پارك جنگلي چادر مي‌زند در اين دوران با بي خانمان‌ها و معتادان و محشور مي شود و چون درمانده و نيازمند است براي پول درآوردن به هر كاري تن مي دهد. زندگي درميان مشتي معتاد و آواره در حاشيه شهر علي را خموده‌تر شكسته‌تر و آلوده‌تر مي‌كند. يك شب كه علي در ميان معتادان و بي خانمان ها مشغول ترياك‌كشي است و مي‌خواهد از اين طريق خاطرات تلخ گذشته را فراموش كند، ماموران نيروي انتظامي سر رسيده و همه آنان را دستگير مي كنند. علي به مركز ترك اعتياد فرستاده مي شود و مسوولان اين مركز متوجه اختلالات روحي او شده و سعي در برقراري ارتباط با علي از طريق روان درماني دارند محيط مناسب و شرايط درماني آنجا به علي كمك مي كند تا بهبودي نسبي بيابد تا اينكه با خريد يك سنتور توسط روان‌شناس مركز براي علي، او فرصت و انگيزه‌اي مي يابد تا دوباره موسيقي را از سر بگيرد




همين اشتياق موجب برقراري كلاس‌هاي آموزش سنتور به ساير معتادين توسط علي مي‌شود. حاج قا بلورچي به همراه حامد به مركز بازپروري مي‌رود تا به علي بگويد كه از گذشته پشيمان شده و حاضر است پس از آزادي و ترك اعتياد علي همه امكاناتش را در اختيار او بگذارد ولي علي كه ديگر معلم ويژه موسيقي براي ساير افراد درحال بازپروري به حساب مي‌آيد، مي‌گويد با اينكه مشكل اعتيادش حل شده و وضعيت جسماني كاملا مناسب وسالمي دارد و در عين حال كه دوران محكوميتش به پايان رسيده ديگر حاضر نيست آنجا را ترك كند چون براي اولين بار احساس امنيت و آرامش مي‌كند و تازه خانه واقعي‌اش را يافته جايي كه دور از هياهوي جامعه‌اي بي رحم مي تواند براي آدم‌هايي مثل خودش مفيد باشد و با نغمه سازش به آنها عشق و زندگي بدهد




در نهايت علي به همراه شاگردانش كه از بيماران همان مركزهستند، كنسرت كوچكي اجرا مي‌كنند، چشم علي به هانيه مي‌افتد كه در بين جمعيت او را تشويق مي‌كند ولي در پايان خبري از هانيه نيست



ببخشید اگه ناراحتتون کردیم.ولی واقعا فیلم قشنگیه.نه؟؟؟

Wednesday, August 15, 2007

مهرجويي از لندن درباره سنتوري سخن گفت/ گزارش اعتماد درباره وضعيت اكران سنتوري


نمايش فيلم «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي که قرار بود ماه گذشته در سينماها اکران شود، با اظهارنظرهاي اخير وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مخالفت صريح با اين فيلم وارد مرحله جديدي شد و عملاً در شرايط فعلي اميدي به اکران اين فيلم وجود ندارد.با اين همه در روزهاي اخير همچنان خبرهايي درباره وضعيت نمايش آن منتشر مي شود. از جمله ورود جمعي از اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس به موضوع که اعلام کردند قضيه مربوط به نمايش فيلم «سنتوري» را در دستور کار خود قرار داده اند. حتي سعيد ابوطالب هم از اين اقدام وزارت ارشاد تلويحاً اعلام نارضايتي کرده بود. اين اعضا قرار است بعد از تماشاي اين فيلم نظرشان را در رابطه با قابليت اکران آن اعلام کنند. دوستداران سينماي داريوش مهرجويي با انتشار چنين خبرهايي همچنان به اکران سنتوري اميدوار هستند. حاشيه هاي مربوط به اکران سنتوري در حالي ادامه دارد که کارگردان اين فيلم همراه با محمدرضا شريفي نيا، گلشيفته فراهاني و بهرام رادان دو بازيگر جوان اين فيلم به لندن سفر کرده است و به گفته فرازمند تهيه کننده فيلم قرار است بعد از لندن عازم امريکا شوند تا «سنتوري» را در چند شهر کانادا و امريکا به نمايش بگذارند. هرچند اين خبر هم خود عامل حاشيه هاي ديگري شد اما به هر صورت هم اکنون مهرجويي در خارج از ايران همچنان پيگير مسائل فيلمش است.اين اولين باري نيست که فيلم هاي ايراني قبل از اينکه مخاطبان وطني موفق به ديدن آن شوند در کشورهاي ديگر نمايش داده مي شود. با وجود تمام اين اتفاقات داريوش مهرجويي همچنان از فيلمش دفاع مي کند و به اکرانش اميدوار است. او سنتوري را فيلمي آموزشي مي داند که داستان يک جوان معتاد را به تصوير مي کشد؛جواني که در جريان اتفاقات زندگي جسم و روحش پالايش مي شود. مهرجويي در گفت وگوي اختصاصي با اعتماد در لندن گفت؛ «سنتوري فيلمي است براي آموزش جوانان، در حالي که مسوولان در اين فيلم به دنبال تعابير سياسي هستند و ممکن است اين اتفاق براي هر فيلم ديگري هم بيفتد.» وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش درباره سنتوري گفته بود؛ «فيلمنامه سنتوري سال 81 با نام ديگري به معاونت سينمايي ارائه شد، اما به دليل مشکلاتي که داشته نتوانسته مجوز ساخت دريافت کند، اما حالا که فيلم ساخته شده قابليت نمايش عمومي ندارد زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامه يي که مجوز گرفته متفاوت است.» داريوش مهرجويي در اين باره به اعتماد مي گويد؛ «سال 81 دو فيلمنامه به نام هاي «بيا تا برويم» و «تولدي ديگر» را براي دريافت مجوز ساخت ارائه دادم، بعدها فيلمنامه «تولدي ديگر» به «علي سنتوري» تغيير نام داد و ما دوباره براي اين فيلمنامه پروانه ساخت گرفتيم.» مهرجويي افزود ؛ « سنتوري را براساس نسخه نهايي که براي دريافت مجوز ساخت ارائه داده بوديم ساختيم و فيلم کاملاً مطابق فيلمنامه است.»مهرجويي در تاييد صحبت هايش ادامه مي دهد؛ «ما حاضريم فيلمنامه سنتوري را چاپ کنيم تا تطابق فيلم با فيلمنامه ثابت شود.»مهرجويي معتقد است اين اتفاقات به مصالح ملي لطمه مي زند و به نظر مي رسد مسوولان منکر مهر و امضاهاي شان شده اند و اين قضيه نشانه نوعي هرج و مرج و بي نظمي در امور فرهنگي است.مهرجويي درباره سانسور نسخه يي از اين فيلم که در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد گفت؛ « بسياري از اتهامات وارد شده بر اين فيلم به دليل سانسورهاي نسخه يي است که در جشنواره نمايش داده شد و تغييراتي را در فيلمنامه ايجاد کرده است.»در فيلمنامه اصلي دايي علي سنتور مي نواخت و ساز سنتوري که در خانه علي است متعلق به دايي علي است که بعدها به دليل مشکل رواني خودکشي مي کند و مخالفت مادر علي با سنتور زدن او به همين علت است.به گفته مهرجويي حذف اين سکانس کليدي باعث شد که در جشنواره بعد از ديدن فيلم به اين نتيجه برسيم که مخالفت علي با سنتور زدن او ريشه در مسائل مذهبي اين خانواده دارد و باعث شده علي از خانواده رانده شود در حالي که اصلاً اين طور نيست. شايد همين اتفاق يکي از دلايل عمده مشکلات پيش آمده براي اين فيلم باشد. آخرين اتفاق مرتبط با فيلم خروج رسمي آن از برنامه هاي جشن خانه سينما بود که ظاهراً در راستاي کم شدن حساسيت ها روي آن صورت گرفت.

مجلس «سنتوري» را بررسی می کند / سعيد ابوطالب عضو كميسيون فرهنگی مجلس: اعمال سليقه وزير ارشاد براي ممنوعيت اين فيلم كار اشتباهي است




بيش از دوهفته از ممنوعيت اكران آخرين ساخته داريوش مهرجويي مي‌گذرد و در حالي كه همچنان ميان وزير ارشاد با تهيه‌كنندگان و شوراي عالي نظارت براي قانوني بودن اين ممنوعيت بحث و كشمكش است، كميسيون فرهنگي مجلس با كناره‌گيري از این ماجرا سعي داشته هيچ دخالتي در اين كشمكش‌ها نداشته باشد. عماد افروغ عضو كميسيون فرهنگي ، در خصوص ممنوعيت سنتوري گفت:" تا فيلم را نبينم، هيچ اظهارنظري در اين زمينه نمي‌كنم." اين در حالي است كه سعيد ابوطالب عضو كميسيون فرهنگي معتقد است صرف‌نظر از محتواي فيلم ، نحوه برخورد با فيلم سنتوري اشتباه است چرا كه وقتي شوراي نظارت اكران وجود دارد و اين شورا بر اساس قوانين خود فيلمي را مجاز براي اكران داشته است، هيچ مسوولي حتي وزير ارشاد هم حق جلوگيري اكران آن را ندارد. ابوطالب با تاكيد بر اينكه هنوز فيلم را نديده است و هيچ اظهارنظري در خصوص محتواي آن ندارد، افزود: " اين فيلم براي فيلنامه، توليد و اكران مجوز دريافت كرده است و شوراي عالي نظارت نيز در چارچوب قوانين خود اين فيلم اكران مناسب دانسته است. در اين شرايط اعمال سليقه وزير ارشاد براي ممنوعيت اين فيلم كار اشتباهي است." نماينده مردم تهران افزود:" اگر وزير با اكران اين فيلم مخالف است، بايد از طريق راه‌هاي قانوني وارد شود نه اينكه به طور دستوري جلوي اكران فيلم را بگيرد و به قوانين شوراي عالي نظارت هم بي‌توجه باشد." ابوطالب افزود:" اگر اين شيوه برخورد با سينماي ايران باب شود، امنيت حرفه‌اي و تخصصي فيلمسازي از بين مي‌رود و ساخت فيلم با محدوديت روبه‌رو مي‌شود." عضو كميسيون فرهنگي مجلس با تاكيد بر اينكه وي به اين تصميم وزير ارشاد اعتراض داشته است، تاكيد كرد كه هيچ اقدام عملي ديگري در اين خصوص صورت نگرفته است. امیررضا خادم نيز به نطق پيش از دستور روز سه‌شنبه اشاره مي‌كند كه از خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري و ساير محصولات فرهنگي حمايت شده است و با تاكيد بر اينكه هنوز فيلم را نديده است، مي‌افزايد: "من مخالف ممنوعيت اكران فيلم هستم." وي افزود:" هنوز فيلم را نديده ام اما در جلسات آينده كميسيون فرهنگي اين فيلم بررسي خواهد شد

Thursday, August 9, 2007

Etelaat Darbareye Santoori



Kargardan:
Darioush Mehrjooyi












Bazigar: Bahram Radan




Bazigar: Goli Farahani











Bazigar:Masoud Raygan









Bazigar: Roya Teymorian




Wednesday, August 8, 2007

سنتوری 2 , جلسات پرسش و پاسخ فيلم هاي بيست و پنجمين جشنواره فجر



















سنتوری 1 , جلسات پرسش و پاسخ فيلم هاي بيست و پنجمين جشنواره فجر

























































































































فرامرز فرازمند تهيه كننده «سنتوري» : تا فيلم را در ايران اكران نكنيم به آمريكا نمي رويم / صداي بهرام رادان سوز صداي چاووشي را ندارد / نشریات گفته های





امير كاظمي: اکران « سنتوری » که پیش از این قرار بود با حضور عوامل و بازیگران فیلم٬ از هفته آینده در امریکا و کانادا آغاز شود بنا به دلایلی منتفی شد. فرامرز فرازمند (تهیه کننده فیلم ) در گفتگو با سینمای ما گفت: «اکران سنتوری در امریکا و کانادا فعلاً منتفی است و من می خواهم ابتدا فیلم را در ایران اکران کنم. اکران سنتوری در خارج از کشور قرار بود ۱۰ روز پس از اکرانش در ایران آغاز شود و همچنان نیز بر این حرف هستیم که سنتوری را ۱۰ روز پس از شروع اکرانش در ایران٬ در خارج از کشور اکران می کنیم .»فرازمند درباره تدابیر امنیتی در اکران های خارج از کشور گفت : « نگران سی دی و دی وی دی های قاچاق نباشید چون فیلم ها قطعاً با شرایط خیلی سخت امنیتی به نمایش در می آیند. » فرازمند درباره صدای خواننده ی آنونس فیلم به سينماي ما گفت : « آنونسی که از فیلم موجود است آنونسی است که با صدای میکس شده ی بهرام رادان و محسن چاووشی است . صدای رادان نیز خیلی خوب از کار در آمده و وقتی صدا ها را گوش می کنیم تفاوت زیادی را متوجه نمی شویم . خدا را شکر با دستگاه هایی که وجود دارد با هر صدایی می شود خواننده شد. » فرازمند افزود : « من صدای رادان را هم خیلی دوست دارم . بهرام رادان فرد با هوشی است . اما صدای رادان سوز صدای چاووشی را ندارد . » فرازمند در رابطه با حرف های برخی نشریات گفت : « نشریات گفته های من در باره ی نظر وزیر ارشاد را خیلی تند و تحریف شده انعکاس دادند که از برخی از روزنامه های صبح انتظار نمی رفت بدین شکل عمل کنند. »

Tuesday, August 7, 2007

بخش سینمای ایران دهمین دوره از نمایش آثار موزه هنرهای برتر آتلانتا/ «سنتوري» دوم شهريور در آتلانتا روي پرده مي‌رود




"سنتوری"، "چند روز بعد"، "نیوه مانگ" و چند فیلم دیگر از سینمای ایران در موزه هنرهای برتر آتلانتا به نمایش درمی‌آید. در بخش سینمای ایران دهمین دوره از نمایش آثار موزه هنرهای برتر آتلانتا، "سنتوری" داریوش مهرجویی 24 اوت (دوم شهریور)، "کارگران مشغول کارند" مانی حقیقی 25 اوت (سوم شهریور)، "ماهی‌ها عاشق می شوند" علی رفیعی هفتم سپتامبر (15 شهریور) و "کافه ستاره" سامان مقدم هشتم سپتامبر (16 شهریور) به نمایش درمی آیند. همچنین فیلم های "شاعر زباله ها" محمد احمدی 14 سپتامبر (23 شهریور)، "نیوه مانگ" بهمن قبادی 15 سپتامبر (24 شهریور)، "چند روز بعد" نیکی کریمی 28 سپتامبر (ششم مهر) و "چهارشنبه سوری" اصغر فرهادی 29 سپتامبر (هفتم مهرماه) از جمله دیگر آثاری است که در این موزه به نمایش گذاشته می شود. موزه هنرهای برتر آتلانتا که در جنوب شرقی آمریکا واقع است، سال 1905 تاسیس شده و یکی از مهمترین موزه های هنری ایالات متحده محسوب می شود. 11 هزار اثر هنری در این موزه موجود است.

Saturday, August 4, 2007

سنتوري درآمريكا با حضور بهرام رادان و گلشيفته فراهاني


در حالي كه محمدحسين صفارهرندي اعلا‌م كرده است، فيلم سنتوري قابل نمايش نيست، تور نمايش فيلم سنتوري در دانشگاه‌هاي بزرگ آمريكا با حضور بهرام رادان و گلشيفته فراهاني از ديروز آغاز شده است
فيلم سنتوري كه علي‌رغم داشتن مجوز نمايش، به دستور مقامات وزارت ارشاد توقيف شده است، قرار بود پس از آغاز نمايش از سوم مرداد در سينماهاي تهران، در آمريكا نيز به نمايش درآيد، اما به خاطر برنامه‌ريزي‌هاي قبلي، علي‌رغم توقيف در ايران، نمايش آن در آمريكا آغاز شده است.به گزارش خبرنگار اعتماد ملي، انجمن‌هاي فرهنگي دانشجويان ايراني در دانشگاه‌هاي بزرگ آمريكا كه ميزبان اين فيلم هستند، بليت‌هاي اين فيلم را در دانشگاه‌ها عرضه كرده‌اند.پيش از اين فيلم‌هاي ديگر ايراني مانند <آتش‌بس> نيز در دانشگاه‌هاي آمريكا به نمايش درآمده و مورد استقبال قرار گرفته‌اند.نمايش فيلم سنتوري از لس‌آنجلس شروع شده است و در دانشگاه‌هاي ديگري همچون بركلي و استانفورد نيز به نمايش درمي‌آيد. پس از نمايش فيلم، بهرام رادان و گلشيفته فراهاني در نشست پرسش و پاسخ با مخاطبان حضور مي‌يابند. ‌ گفته مي‌شود كه قرار بوده عوامل ديگري از فيلم نيز در اين برنامه حضور داشته باشند، اما امكان سفر آنان فراهم نشده است. ‌ اگرچه دانشجويان ايراني بيشترين مخاطبان اين برنامه‌ها را تشكيل مي‌دهند، اما نمايش فيلم‌هاي ايراني در دانشگاه‌هاي آمريكا، گاهي با استقبال مخاطبان خارجي نيز روبه‌رو مي‌شود.اقدامات امنيتي براي پيشگيري از تكثير قاچاقي فيلم نيز در اين برنامه در نظر گرفته شده است. ‌
اين برنامه‌ها بيش از اينكه هدف اقتصادي داشته باشد، هدف فرهنگي داشته و تلا‌شي است براي آشنايي دانشجويان ايراني با تحولا‌ت فرهنگي كشورمان و آشنايي مردم كشورهاي ديگر با فرهنگ ايران.
گفتني است، فيلم سنتوري هم‌‌اكنون در جشنواره بين‌المللي پراگ حضور دارد. ‌
وزير ارشاد اسلا‌مي، پايان هفته گذشته در گفت‌وگو با روزنامه جام‌جم درباره علت توقيف فيلم سنتوري گفت: <فيلم سنتوري در حال حاضر قابليت نمايش ندارد و تغييراتي هم كه در آن اعمال شده مناسب نبوده است.>وزير ارشاد در پاسخ به اينكه چرا فيلمي كه پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شركت كرده، پروانه نمايش دريافت كرده و در نوبت اكران قرار گرفته، توقيف شده است گفت: فيلمنامه سنتوري سال 81 با نامي ديگر به معاونت سينمايي ارائه شد اما به دليل مشكلا‌تي كه داشت نتوانست مجوز ساخت دريافت كند. اما حالا‌ كه فيلم ساخته شده، قابليت نمايش عمومي ندارد. زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامه‌اي كه مجوز گرفته متفاوت است. البته نمايش فيلم‌هايي كه قابليت اكران عمومي ندارند در جشنواره فيلم فجر، يادگار سال‌هاي قبل است كه من با آن مخالف هستم. ‌
اما وزير توضيح نداده است كه وقتي هياتي قانوني با نمايش فيلمي موافقت كرده، چه كسي و چرا با نمايش آن مخالفت كرده است؟ ‌ وي همچنين گفته است: نمايش سنتوري در جشنواره دليلي براي نمايش عمومي آن نيست و معتقدم فيلمي كه قابليت اكران عمومي ندارد، نبايد در جشنواره هم نمايش داده شود. ‌

Friday, August 3, 2007

وزير ارشاد: «سنتوري» قابل نمايش نيست




اصل مطلب:


وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضع‌گيري خود اعلام كرد: فيلم سنتوري قابل نمايش نيست. وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي، در جديدترين موضع‌گيري خود، خيلي صريح و شفاف نظر خود را درباره فيلم سنتوري و دليل توقيف آن اعلام كرد. محمد حسين صفار هرندي روز چهارشنبه بعد از ظهر ميهمان روزنامه جام جم بود. در بخشي از جلسه يكي از خبرنگاران «جام جم» درباره علت توقيف فيلم سنتوري سوال كرد و وزير نيز در پاسخ او گفت: فيلم سنتوري در حال حاضر قابليت نمايش ندارد و تغييراتي هم كه در آن اعمال شده مناسب نبوده است. وزير ارشاد در توضيح توقيف اينكه چرا فيلمي كه پروانه ساخت گرفته، در جشنواره شركت كرده و پس از دريافت پروانه نمايش در نوبت اكران قرار گرفته؛ گفت: فيلمنامه سنتوري سال 81 با نامي ديگر به معاونت سينمايي ارائه شد اما به دليل مشكلاتي كه داشت نتوانست مجوز ساخت دريافت كند. اما حالا كه فيلم ساخته شده ، قابليت نمايش عمومي ندارد. زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامه‌اي كه مجوز گرفته متفاوت است. البته نمايش فيلم‌هايي كه قابليت اكران عمومي ندارند در جشنواره فيلم فجر، يادگار سالهاي قبل است كه من با آن مخالف هستم. وي تصريح كرد: نمايش سنتوري در جشنواره دليلي براي نمايش عمومي آن نيست و معتقدم فيلمي كه قابليت اكران عمومي ندارد نبايد در جشنواره هم نمايش داده شود. وزير ارشاد در پاسخ به سؤالي درباره سخنان جواد شمقدري هم گفت: تمايلي ندارم وارد «ديالوگ بي‌خاصيت» شوم. او سپس يك بيت شعر از سعدي خواند: زبان بريده، نشسته به كنج صم بكم/ به از كسي كه نباشد زبانش اندر حكم








تحلیل روزنامه کیهان از عدم اکران سنتوری/دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد.تحلیل روزنامه کیهان از عدم اکران سنتوری/دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد.


در حاليكه قرار بود فيلم سنتوري آخرين ساخته داريوش مهرجويي از اويل مرداد ماه در سينماهاي تهران به نمايش درآيد، فيلم محاكمه ساخته ايرج قادري به شكلي ناگهاني جايگزين آن شد. بخشي از دست اندركاران سينما در واكنش به اين جا به جايي و گسترش اين شايعه كه فيلم سنتوري جهت بازبيني مجدد به هيات نظارت بر فيلم ارجاع شده است، خواستار پاسخگويي صريح مسئولان سينماي كشور به اين پرسش شدند كه چگونه مي توان مانع از اكران فيلمي شد كه مجوز قانوني اكران دريافت كرده است!؟ تاريخ سينماي كشور گوياي اين واقعيت است كه سينماي پس از انقلاب در طول حيات نه چندان پر سابقه اش بارها شاهد بروز چنين اتفاقاتي و متعاقب آن مطرح شدن پرسش هايي از اين دست بوده است. اوج چنين وقايعي را نيز مي توان در فاصله سال هاي 8731 تا 4831 جستجو كرد. سال هايي كه دلسوزان نظام و علاقه مندان به فرهنگ غني ملي، جامعه و مسئولان سينمايي را نسبت به رشد و گسترش باورهاي منحط وارداتي هشدار مي دادند و خواستار مقابله با توليداتي بودند كه ارمغاني جز از خودبيگانگي و حقارت در پي نداشتند. در حقيقت مخالفت با اكران توليداتي چون نوبت عاشقي، تحفه هند، آدم برفي، ديدار، پارتي، خانه اي روي آب، زندان زنان، مارمولك و... در فضا و شرايطي شكل مي گرفت كه مردم متدين و هنر دوست كشور به اين باور مي رسيدند كه مسئولان سينمايي كشور آنچنان كه شايسته است از باورها و اعتقاداتشان صيانت نكرده اند لذا خود بايستي آستين ها را بالا بزنند. در اينكه گاهي مردم متدين ايران در حفظ و صيانت از دستاوردهاي نظام گاه از مسئولان اجرايي كشور هوشيارانه تر و جلوتر گام برداشته اند جاي شبهه اي نيست از اين رو نه تنها نمي توان بر آنان نسبت به بروز چنين واكنش هايي خرده گرفت بلكه همان گونه كه امام راحل(ره) و رهبر معظم انقلاب بارها به آن اشاره فرموده اند، مسئولان كشور بايد سپاسگذار حضور فعالانه مردم در صحنه اجتماع باشند چرا كه مرگ يك جامعه زماني فرا مي رسد كه مردم نسبت به روند جريان امور آن بي تفاوت باشند. به عبارت ديگر اگر هوشياري و درايت مردم نسبت به اوضاع و شرايط فرهنگي در سال هاي گذشته به اين شدت نبود، معلوم نبود جامعه هم اكنون در چه وضعيتي قرار داشت. دوم) با پيروزي دولت موسوم به اصلاحات در سال 6731، عرصه سينماي كشور همچون ساير عرصه هاي فرهنگي دستخوش تغيير و تحولات بنياديني شد از جمله آنكه شوراي تصويب فيلمنامه كه نقش مهمي را در كنترل و ارزيابي توليدات آتي سينما بر عهده داشت بدون هيچ مستند قانوني به حاشيه كشانده شد و توليد آثاري كه تا پيش از اين به دلايل مختلف از ساخت آنها جلوگيري مي شد، آزاد شد. اين آزادي حتي در مورد اكران توليدات ممنوع از اكران نيز اعمال شد. اكران فيلم هاي بانو، آدم برفي و ديدار و همچنين توليد فيلم دو زن، نخستين دستاورد سياست هاي دولت جديد بود. حاصل سياست هاي دولت جديد در سال هاي بعد توليد و اكران آثاري بود كه در بسياري از موارد عواطف مردم متدين را جريحه دار مي ساخت تا آنجا كه به انحاء مختلف خواستار جلوگيري از اكران چنين فيلم هايي مي شدند. اين موضوع به خصوص در سال هاي پاياني دور دوم دولت اصلاحات باعث ايجاد ترافيك سنگيني از توليداتي شد كه به دلايل مختلف از جمله افزايش احتمال تنش هاي مردمي غير قابل اكران تشخيص داده شدند. صدور فله اي مجوز اكران اين آثار در ما ه هاي پاياني دولت اصلاحات نشان داد كه اين تشخيص نه از آن جهت بود كه مسئولان هيات نظارت به اشتباهات خود در تصميم گيري هاي مغاير خود با خواست و منافع ملي پي برده بودند بلكه ابزاري جهت جلوگيري از گسترش اعتراضات مردم محسوب مي شد. سوم) هيات نظارت بر سينماي حرفه اي دولت نهم با پنج عضو از دولت قبل و پنج عضو جديد با هدف ارتقاء سينما و تحقق آرزوي سينماي ملي كار خود را آغاز كرد. تلاش بي وقفه اعضاي هيات جديد در ايجاد تطابق هر چه بيشتر مفاهيم توليدات با منافع ملي اگر چه قابل چشم پوشي نيست لكن سكوت اعضاي اين هيات در مواجهه با مجوزهاي فله اي فيلم هايي كه در پايان كار دولت هشتم صادر شده بود موجب شد تا سينماي ايران شاهد اكران آثاري باشد كه كوچكترين سنخيتي با آمال و آرزوهاي منطبق بر سينماي ملي نداشتند. اكران فيلم هاي مكس، ازدواج به سبك ايراني، طبل بزرگ زير پاي چپ، عروس خوش قدم و... كه در اين فهرست جاي داشتند باعث شد تا وزير محترم فرهنگ و ارشاد اسلامي نيز بارها بر بي محتوا و غير قابل دفاع بودن اين آثار تاكيد كند. نتيجه اين سهل انگاري نيز به اكران فيلم نقاب انجاميد. فيلمي كه اكران آن موجبات خشم و نارضايتي قشر وسيعي از جامعه را به دنبال داشت و حوادثي را در پي داشت كه بيان آن در اين مجال ميسر نيست. چهارم) سنتوري قصه زندگي جوان نوازنده و خواننده اي به نام علي است. از موقعي كه اعتياد علي به مواد مخدر افزايش پيدا كرده و شبها مست و پاتيل و يا نشئه از مصرف زياد مواد به خانه باز مي گردد، هانيه همسرش ديگر تمايلي به زندگي مشترك با او ندارد. علي خاطرات خود را مرور مي كند و در لابه لاي آن روزهايي را به ياد مي آورد كه در اوج محبوبيت، رهبري گروه اركستري را برعهده داشت كه طرفداران بسيارش براي حضور و شركت در آن رقابت مي كردند. در يكي از همين مراسم بود كه هانيه را براي نخستين بار ملاقات كرد و از آن پس هانيه به بهانه آموزش سنتور ارتباطش را با او گسترش داد تا آنجا كه به ازدواجشان انجاميد. اما ديري نپائيد كه اعتياد به مواد مخدر اوضاع مالي آنان را در شرايط بحراني قرار مي دهد و هانيه را مجبور به انجام كار در بيرون از منزل مي كند. علي هم كه آدم شكاكي است، هانيه را متهم به ارتباط با يك ويالونيست مي كند كه او را رقيب خود مي داند و از اينجا است كه زندگي آنان در شيب تند نكبت و سياهي مي افتد تا آنجا كه هانيه طلاق مي گيرد و علي برخلاف ميل باطني اش مجبور مي شود كه از پدر و مادرش كه او را به خاطر علاقه به موسيقي از منزل بيرون كرده و حتي در مراسم ازدواج وي نيز حضور نيافته بودند، كمك مالي بگيرد. پدر كه از وضعيت اسف بار علي آگاه شده به كمك او مي شتابد و او را به يك مركز بازپروري مي برد، جايي كه علي آرام آرام گذشته خود را بازيافته و با برگزاري كنسرت در آنجا، خاطراتش را زنده مي كند. دست اندركاران تهيه فيلم سنتوري با پشت سر گذاشتن يك برزخ چهارساله سرانجام فيلمي را توليد كردند كه بخش اعظم آن به دليل استفاده از صداي چاووشي (خواننده اي كه بنا به دلايلي از خواندن منع شده است) قابليت اكران نداشت. از عجايب روزگار آنكه فيلم سنتوري در چنين شرايط معلومي، مجوز اكران در جشنواره فيلم فجر را مي گيرد گو اينكه در طول جشنواره فجر، مي توان بر نقض قوانين و مصالح مملكت و يا حتي معصيت و گناه چشم پوشيد و يا اينكه خون مخاطبان جشنواره فجر رنگين تر است!! صرف نظر از بحث صداي چاووشي در فيلم، بحث تقابل نظام و جامعه با هنر و هنرمند، موضوعي است كه در فيلم مورد توجه قرار گرفته است. علي ، جوان مستعدي است كه از راه نواختن سنتور و خواندن آواز به شهرت دست يافته است. وي اگر چه تلاش كرده تا با فاصله گرفتن از مسائل حاشيه اي، زندگي بي دغدغه و آرامي براي خود ايجاد كند اما پدر علي نماد قشر متدين جامعه كه از قضا از دست اندركاران نظام نيز هست، به دليل آنكه ساز را حرام مي داند، علي را از منزل اخراج كرده و حتي حاضر نشده در مراسم عروسي او نيز شركت كند. از سوي ديگر همانگونه كه هانيه، همسر علي به آن اشاره مي كند، فضاي خشن و تهوع آور جامعه و عدم توجه مسئولان به وضعيت هنرمندان باعث مي شود كه علي، نماد قشر هنرمند جامعه خيلي زود از جاده سلامت خارج شده و راه اعتياد را در پيش گيرد. آن دسته از هنرمندان نيز كه سالم مانده اند مثل هانيه براي ادامه زندگي راهي كشورهاي خارجي مي شوند. در واقع كارگردان در فيلم خود به صراحت از دو عامل جزم انديشي قشر متدين جامعه و همچنين بي توجهي مسئولان فرهنگي كشور به عنوان مسببين اصلي نابودي هنر در كشور ياد مي كند. انتقاد از قشر متدين جامعه آنگاه رنگ و بوي توهين و افترا به خود مي گيرد كه دوربين كارگردان بارها بر روي شمايل حضرت علي(ع) آويخته در منزل پدر و مادر علي زوم مي كند، خانواده كم خردي كه در عين بهره بردن از ثروت بيكران، فرزندشان كه نماد قشر جوان و هنرمند جامعه است به فلاكت و بدبختي دچار است. از ديگر سو پوشش علي در سراسر فيلم عبا است. از آنجا كه عبا نماد پوشش قشر روحانيت و همچنين قشر متدين جامعه هنگام عبادت است وقتي اين پوشش بر تن فردي قرار مي گيرد كه بر اثر بي توجهي و دگم انديشي ها در مسير قهقرايي زندگي قرار گرفته است، نخستين چيزي كه به ذهن مخاطب متبادر مي شود، سايه سنگين يك پوشش مذهبي بر زندگي جواناني است كه به اجبار در مسير نابودي قرار گرفته اند. قابل تامل تر آنكه وقتي پدر علي براي نجات فرزندش به محل اجتماع معتادان كه خيل كثيري را شامل مي شوند، وارد مي شود علي رغم پست و منصب دولتي خود كه در واقع نمادي از مسئولان نظام است، تنها و تنها به فكر نجات فرزند خود است گو اينكه نجات جان آن جماعت كوچكترين اهميتي براي وي ندارد!! آنچه كه در مجموع بايد به آن اشاره كرد آنكه فيلم سنتوري بي شك با حال و هواي سال هاي ابتدايي دهه هشتاد ساخته شده است يعني سال هايي كه برخي هنرمندان بر سر توهين و افترا به نظام و مسئولان به رقابت مي پرداختند و حتي چنين توهين هايي گاه مايه مباهات شناخته مي شد. پنجم) فيلم سنتوري بي هيچ مشكلي از هيات نظارت بر اكران فيلم مجوز اكران دريافت مي كند لكن دقت نظر و هوشياري مسئولان باعث مي شود تا سينماي كشور از مهلكه اي ديگر جان سالم به در برد. پرسشي كه در اين ميان شكل مي گيرد آنكه به راستي چه زمان مردم ايران مي توانند به اين درجه از يقين و اطمينان دست پيدا كنند كه مسئولاني را در سينماي كشور دارند كه در تصميم گيري هاي خود، حداقل ترين خطاها را مرتكب مي شوند.

Thursday, August 2, 2007

Santouri





Santouri ba Bazi Bahram Radan,Golshifteh Farahani,Masoud Raygan,Rouya Teymooriyan


Kargardan: Daroiush Mehrjooyi


Tahiye konande: Faramarze Farazmand


Pakhsh: hedayat Film

سنتوری و اکران نشدنش

سلام به همه ی دوستان
حتما به اطلاع شما رسیده که سنتوری اکران نمیشود.
سنتوری ساخته ی داریوش مهر جویی و با بازی بهرام رادان . گلشیفته فرهانی . مسعود رایگان . رویا تیموریان و ... برنده ی سیمرغ بلوری بهترین بازیگر اول مرد می باشد که به دلیل جو کنونی داخل سینما اکران نمیشود.
خه مگه جو سینما چشه که اینا نمیزارن فیلم به این خوبی اکران بشه؟ اینا هم دارن شورشه در میارن. ما اینقدر روز شماری کردیم انقدر به علامتی که روی سوم مرداد زده بودیم نگاه کردیم که چشامون خشک شد. اونوقت سه روز مانده تا اکران شدنش زدن تو ذوقمون که سنتوری به تعویق افتاد. حالا اگه به فکر بازیگر های بدبختش که انقدر زحمت کشیدن نیستن حد اقل به فکر تهیه کننده و کارگردانش باشن.