Sunday, August 19, 2007

چهارشنبه‌شب با حضور سردار احمدي‌مقدم، سردار رادان و داريوش مهرجويي در اريكه ايرانيان‌؛ سنتوري به نمايش درآمد


<سنتوري> چهارشنبه‌شب در اريكه ايرانيان در يك اكران خصوصي به نمايش درآمد. فيلم جديد مهرجويي كه قرار بود سه‌هفته قبل در گروه سينمايي قدس روي پرده برود بنا به اعلام رسمي وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي غيرقابل نمايش اعلام شد تا زمان نمايش عمومي آن نامشخص شود. <سنتوري> چهارشنبه شب براي تعدادي از مسؤولان رده‌بالاي نيروي انتظامي چون سردار احمدي‌مقدم(فرمانده نيروي انتظامي) و سردار رادان(رئيس پليس تهران بزرگ) به نمايش درآمد. دليل اصلي نمايش خصوصي فيلم مهرجويي حمايت ستاد مبارزه با مواد مخدر در توليد <سنتوري> بوده است. داريوش مهرجويي كه به تازگي از انگلستان به ايران بازگشته در نمايش خصوصي فيلمش حضور داشت، ازميان بازيگران فيلم نيز بهرام رادان چهارشنبه‌شب در اريكه ايرانيان حاضر بود. <سنتوري> قرار است آبان ماه امسال در جشنواره فيلم‌هاي موزيكال پراگ به نمايش در بيايد.

Thursday, August 16, 2007

خلاصه ی داستان سنتوری!!!


داشتم یک خبر می خوندم که راجع به جشنواره بود
توی اون مطالب راجع به سنتوری نوشته شده بود و خلاصه ای از این فیلم درآن ذکر شده بود منم تصمیم گرفتم براتون این خلاصه رو با چندعکس در وبلاک بگذارم
به خلاصه ی داستان توجه کنید



علي بلورچي فرزند حاج آقا بلورچي يكي از كسبه قديمي وصاحب نام صنف بلور و شيشه است. حاج آقا بلورچي كه در زمان كودكي و نوجواني سختي هاي زيادي را متحمل شده است تحت تاثير عقده‌هاي آن دوران، پسرانش را آن طوركه خود مي خواهد تربيت مي‌كند. حامد پسر بزرگترحاج آقا از همان دوران مدرسه از درس محروم شده تا نزد پدر پادو باشد در نهايت ادامه دهنده راه او باشد. علي پسر دوم حاج آقا است كه از بچگي با ساز كهنه اي كه متعلق به دايي مرحومش بوده انس گرفته وقصد داشته تحصيلات خود را در رشته موسيقي ادامه دهد اما با مخالفت مادر مواجه شده وبه اجبار در رشته بازرگاني درس مي خواند. علي عصيان زده از شرايط حاكم در خانه درس و خانه پدري را رها كرده و از خانواده جدا مي شود. علي به همراه دوستش "تمايل" يك گروه موسيقي تشكيل مي دهد و با اجرا در جشن ها و مناسبات مختلف گذران زندگي مي كند و به خاطر تبحرش در نواختن سنتور به علي سنتوري معروف مي شود



علي به تدريج در پي معاشرت با دوستان و كارهاي شبانه روزي هر از چند گاهي سراغ مواد مخدر ومشروب مي‌رود ولي اين استفاده تفنني از مواد مخدر به صورت عادت درمي‌آيد. طي مراسمي كه اجراي موسيقي آن با علي سنتوري است دختري به نام هانيه مجذوب هنر علي شده و اين آشنايي به ازدواج آنها منجر مي شود. اين اتفاق‌ها براي مدت كوتاهي به زندگي علي نشاطي تازه مي بخشد و حتي او را تشويق به فعاليت بيشتر مي كند. علي كه حالا زندگي مستقلي تشكيل داده كماكان به مصرف مواد مخدر ادامه مي دهد تا به خيال خود شرايط روحي اش را تقويت كند ولي پس از مدتي به خاطر اوضاع نامناسب مالي و رفتارهاي بي ثبات ناشي از مصرف مواد مخدر بين او وهانيه مشكلات زيادي پديد مي آيد تا اينكه هانيه به تنگ آمده و به قهر از خانه علي مي رود. علي كه به خاطر آلوده شدن به مواد مخدر كمتر امكان كار برايش فراهم مي شود فرصتي مي يابد تا به همراه دوستش تمايل اجراي برنامه موسيقي يك مراسم عروسي را انجام دهد. در اثناي عروسي و اجراي موسيقي ميان خانواده داماد و برخي از اقوام و آشنايان آنها كه اختلاف فاميلي داشتند درگيري شديدي پيش مي‌آيد كه منجر به زد‌ و خورد بين مهمانان مي شود و در اين بين وسايل و آلات موسيقي علي به كلي آسيب ديده و خود وي هم از ناحيه دست به شدت مضروب مي شود. آسيب ديدگي شديد علي و عدم توانايي او در ساز زدن تنها امكان پول درآوردن او را از بين مي برد




صاحب خانه هم عذر او را مي خواهد و علي با مقداري خرت و پرت، آواره وسرگردان شده وبالاخره درگوشه‌اي از يك پارك جنگلي چادر مي‌زند در اين دوران با بي خانمان‌ها و معتادان و محشور مي شود و چون درمانده و نيازمند است براي پول درآوردن به هر كاري تن مي دهد. زندگي درميان مشتي معتاد و آواره در حاشيه شهر علي را خموده‌تر شكسته‌تر و آلوده‌تر مي‌كند. يك شب كه علي در ميان معتادان و بي خانمان ها مشغول ترياك‌كشي است و مي‌خواهد از اين طريق خاطرات تلخ گذشته را فراموش كند، ماموران نيروي انتظامي سر رسيده و همه آنان را دستگير مي كنند. علي به مركز ترك اعتياد فرستاده مي شود و مسوولان اين مركز متوجه اختلالات روحي او شده و سعي در برقراري ارتباط با علي از طريق روان درماني دارند محيط مناسب و شرايط درماني آنجا به علي كمك مي كند تا بهبودي نسبي بيابد تا اينكه با خريد يك سنتور توسط روان‌شناس مركز براي علي، او فرصت و انگيزه‌اي مي يابد تا دوباره موسيقي را از سر بگيرد




همين اشتياق موجب برقراري كلاس‌هاي آموزش سنتور به ساير معتادين توسط علي مي‌شود. حاج قا بلورچي به همراه حامد به مركز بازپروري مي‌رود تا به علي بگويد كه از گذشته پشيمان شده و حاضر است پس از آزادي و ترك اعتياد علي همه امكاناتش را در اختيار او بگذارد ولي علي كه ديگر معلم ويژه موسيقي براي ساير افراد درحال بازپروري به حساب مي‌آيد، مي‌گويد با اينكه مشكل اعتيادش حل شده و وضعيت جسماني كاملا مناسب وسالمي دارد و در عين حال كه دوران محكوميتش به پايان رسيده ديگر حاضر نيست آنجا را ترك كند چون براي اولين بار احساس امنيت و آرامش مي‌كند و تازه خانه واقعي‌اش را يافته جايي كه دور از هياهوي جامعه‌اي بي رحم مي تواند براي آدم‌هايي مثل خودش مفيد باشد و با نغمه سازش به آنها عشق و زندگي بدهد




در نهايت علي به همراه شاگردانش كه از بيماران همان مركزهستند، كنسرت كوچكي اجرا مي‌كنند، چشم علي به هانيه مي‌افتد كه در بين جمعيت او را تشويق مي‌كند ولي در پايان خبري از هانيه نيست



ببخشید اگه ناراحتتون کردیم.ولی واقعا فیلم قشنگیه.نه؟؟؟

Wednesday, August 15, 2007

مهرجويي از لندن درباره سنتوري سخن گفت/ گزارش اعتماد درباره وضعيت اكران سنتوري


نمايش فيلم «سنتوري» آخرين ساخته داريوش مهرجويي که قرار بود ماه گذشته در سينماها اکران شود، با اظهارنظرهاي اخير وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي در مخالفت صريح با اين فيلم وارد مرحله جديدي شد و عملاً در شرايط فعلي اميدي به اکران اين فيلم وجود ندارد.با اين همه در روزهاي اخير همچنان خبرهايي درباره وضعيت نمايش آن منتشر مي شود. از جمله ورود جمعي از اعضاي کميسيون فرهنگي مجلس به موضوع که اعلام کردند قضيه مربوط به نمايش فيلم «سنتوري» را در دستور کار خود قرار داده اند. حتي سعيد ابوطالب هم از اين اقدام وزارت ارشاد تلويحاً اعلام نارضايتي کرده بود. اين اعضا قرار است بعد از تماشاي اين فيلم نظرشان را در رابطه با قابليت اکران آن اعلام کنند. دوستداران سينماي داريوش مهرجويي با انتشار چنين خبرهايي همچنان به اکران سنتوري اميدوار هستند. حاشيه هاي مربوط به اکران سنتوري در حالي ادامه دارد که کارگردان اين فيلم همراه با محمدرضا شريفي نيا، گلشيفته فراهاني و بهرام رادان دو بازيگر جوان اين فيلم به لندن سفر کرده است و به گفته فرازمند تهيه کننده فيلم قرار است بعد از لندن عازم امريکا شوند تا «سنتوري» را در چند شهر کانادا و امريکا به نمايش بگذارند. هرچند اين خبر هم خود عامل حاشيه هاي ديگري شد اما به هر صورت هم اکنون مهرجويي در خارج از ايران همچنان پيگير مسائل فيلمش است.اين اولين باري نيست که فيلم هاي ايراني قبل از اينکه مخاطبان وطني موفق به ديدن آن شوند در کشورهاي ديگر نمايش داده مي شود. با وجود تمام اين اتفاقات داريوش مهرجويي همچنان از فيلمش دفاع مي کند و به اکرانش اميدوار است. او سنتوري را فيلمي آموزشي مي داند که داستان يک جوان معتاد را به تصوير مي کشد؛جواني که در جريان اتفاقات زندگي جسم و روحش پالايش مي شود. مهرجويي در گفت وگوي اختصاصي با اعتماد در لندن گفت؛ «سنتوري فيلمي است براي آموزش جوانان، در حالي که مسوولان در اين فيلم به دنبال تعابير سياسي هستند و ممکن است اين اتفاق براي هر فيلم ديگري هم بيفتد.» وزير فرهنگ و ارشاد اسلامي چندي پيش درباره سنتوري گفته بود؛ «فيلمنامه سنتوري سال 81 با نام ديگري به معاونت سينمايي ارائه شد، اما به دليل مشکلاتي که داشته نتوانسته مجوز ساخت دريافت کند، اما حالا که فيلم ساخته شده قابليت نمايش عمومي ندارد زيرا برخي معتقدند فيلم با فيلمنامه يي که مجوز گرفته متفاوت است.» داريوش مهرجويي در اين باره به اعتماد مي گويد؛ «سال 81 دو فيلمنامه به نام هاي «بيا تا برويم» و «تولدي ديگر» را براي دريافت مجوز ساخت ارائه دادم، بعدها فيلمنامه «تولدي ديگر» به «علي سنتوري» تغيير نام داد و ما دوباره براي اين فيلمنامه پروانه ساخت گرفتيم.» مهرجويي افزود ؛ « سنتوري را براساس نسخه نهايي که براي دريافت مجوز ساخت ارائه داده بوديم ساختيم و فيلم کاملاً مطابق فيلمنامه است.»مهرجويي در تاييد صحبت هايش ادامه مي دهد؛ «ما حاضريم فيلمنامه سنتوري را چاپ کنيم تا تطابق فيلم با فيلمنامه ثابت شود.»مهرجويي معتقد است اين اتفاقات به مصالح ملي لطمه مي زند و به نظر مي رسد مسوولان منکر مهر و امضاهاي شان شده اند و اين قضيه نشانه نوعي هرج و مرج و بي نظمي در امور فرهنگي است.مهرجويي درباره سانسور نسخه يي از اين فيلم که در جشنواره فيلم فجر به نمايش درآمد گفت؛ « بسياري از اتهامات وارد شده بر اين فيلم به دليل سانسورهاي نسخه يي است که در جشنواره نمايش داده شد و تغييراتي را در فيلمنامه ايجاد کرده است.»در فيلمنامه اصلي دايي علي سنتور مي نواخت و ساز سنتوري که در خانه علي است متعلق به دايي علي است که بعدها به دليل مشکل رواني خودکشي مي کند و مخالفت مادر علي با سنتور زدن او به همين علت است.به گفته مهرجويي حذف اين سکانس کليدي باعث شد که در جشنواره بعد از ديدن فيلم به اين نتيجه برسيم که مخالفت علي با سنتور زدن او ريشه در مسائل مذهبي اين خانواده دارد و باعث شده علي از خانواده رانده شود در حالي که اصلاً اين طور نيست. شايد همين اتفاق يکي از دلايل عمده مشکلات پيش آمده براي اين فيلم باشد. آخرين اتفاق مرتبط با فيلم خروج رسمي آن از برنامه هاي جشن خانه سينما بود که ظاهراً در راستاي کم شدن حساسيت ها روي آن صورت گرفت.

مجلس «سنتوري» را بررسی می کند / سعيد ابوطالب عضو كميسيون فرهنگی مجلس: اعمال سليقه وزير ارشاد براي ممنوعيت اين فيلم كار اشتباهي است




بيش از دوهفته از ممنوعيت اكران آخرين ساخته داريوش مهرجويي مي‌گذرد و در حالي كه همچنان ميان وزير ارشاد با تهيه‌كنندگان و شوراي عالي نظارت براي قانوني بودن اين ممنوعيت بحث و كشمكش است، كميسيون فرهنگي مجلس با كناره‌گيري از این ماجرا سعي داشته هيچ دخالتي در اين كشمكش‌ها نداشته باشد. عماد افروغ عضو كميسيون فرهنگي ، در خصوص ممنوعيت سنتوري گفت:" تا فيلم را نبينم، هيچ اظهارنظري در اين زمينه نمي‌كنم." اين در حالي است كه سعيد ابوطالب عضو كميسيون فرهنگي معتقد است صرف‌نظر از محتواي فيلم ، نحوه برخورد با فيلم سنتوري اشتباه است چرا كه وقتي شوراي نظارت اكران وجود دارد و اين شورا بر اساس قوانين خود فيلمي را مجاز براي اكران داشته است، هيچ مسوولي حتي وزير ارشاد هم حق جلوگيري اكران آن را ندارد. ابوطالب با تاكيد بر اينكه هنوز فيلم را نديده است و هيچ اظهارنظري در خصوص محتواي آن ندارد، افزود: " اين فيلم براي فيلنامه، توليد و اكران مجوز دريافت كرده است و شوراي عالي نظارت نيز در چارچوب قوانين خود اين فيلم اكران مناسب دانسته است. در اين شرايط اعمال سليقه وزير ارشاد براي ممنوعيت اين فيلم كار اشتباهي است." نماينده مردم تهران افزود:" اگر وزير با اكران اين فيلم مخالف است، بايد از طريق راه‌هاي قانوني وارد شود نه اينكه به طور دستوري جلوي اكران فيلم را بگيرد و به قوانين شوراي عالي نظارت هم بي‌توجه باشد." ابوطالب افزود:" اگر اين شيوه برخورد با سينماي ايران باب شود، امنيت حرفه‌اي و تخصصي فيلمسازي از بين مي‌رود و ساخت فيلم با محدوديت روبه‌رو مي‌شود." عضو كميسيون فرهنگي مجلس با تاكيد بر اينكه وي به اين تصميم وزير ارشاد اعتراض داشته است، تاكيد كرد كه هيچ اقدام عملي ديگري در اين خصوص صورت نگرفته است. امیررضا خادم نيز به نطق پيش از دستور روز سه‌شنبه اشاره مي‌كند كه از خبرگزاري‌ها و سايت‌هاي خبري و ساير محصولات فرهنگي حمايت شده است و با تاكيد بر اينكه هنوز فيلم را نديده است، مي‌افزايد: "من مخالف ممنوعيت اكران فيلم هستم." وي افزود:" هنوز فيلم را نديده ام اما در جلسات آينده كميسيون فرهنگي اين فيلم بررسي خواهد شد

Thursday, August 9, 2007

Etelaat Darbareye Santoori



Kargardan:
Darioush Mehrjooyi












Bazigar: Bahram Radan




Bazigar: Goli Farahani











Bazigar:Masoud Raygan









Bazigar: Roya Teymorian